در مورد ترک و درمان اعتیاد باورهای غلط بسیاری وجود دارد. بسیاری از افراد درمان این مشکل را غیر ممکن می پندارند و برخی نیز از روش های نوین و آسانی که در درمان اعتیاد استفاده می شود آگاهی ندارند.
برای درمان اعتیاد یک زمان مشخص وجود ندارد. عوامل مختلفی از جمله پیشینه اعتیاد، میزان مصرف، ویژگی های شخصیتی و خانوادگی، نوع ماده مصرفی، بیماریهای همراه با اعتیاد، میزان حمایت، استفاده از درمان های داروئی و غیر داروئی و عوامل دیگری در طول مدت بهبودی، ترک و درمان اعتیاد تاثیر گذار هستند و البته گاهی حتی بیمار برای ترک، روش مناسب را انتخاب نمی نماید که این موضوع نیز باعث به تاخیر افتادن درمان اعتیاد می شود.
بسیاری از افراد به دلیل ترس از روش های سخت ترک اقدام به درمان اعتیاد نمی کنند. روش هایی مانند اقدام به بستن فرد و قرنطینه کردن او که در برخی کمپ های اجباری استفاده می شود معمولا در دراز مدت تاثیری ندارد و به دلیل آثار روانی که دارد وضعیت اعتیاد فرد را دشوار تر می کند. در ادامه به روش های نوینی که در درمان اعتیاد مورد استفاده قرار می گیرد اشاره خواهیم کرد.
درمان شناختی رفتاری یکی از موثرترین روش ها در درمان اعتیاد محسوب می شود. از آنجایی که زیربنای تمام رفتارها و هیجانات مخرب ما را افکار ناسالم تشکیل می دهند و این افکار ناسالم هستند که شرایطی نظیر افسردگی، اضطراب و اعتیاد را ایجاد می کنند. به همین خاطر در این روش درمانگر به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید در موقعیت های مختلفی که به سمت مواد می روید افکار خود را شناسایی و ثبت کنید تا ببینید چه عاملی شما را به سمت این رفتار تشویق می نماید.
زمانی که به شناخت بیشتری از خود و افکارتان دست یابید روانشناس به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید افکار کارآمدتری را جایگزین آن ها کنید. این روش با مقابله و کاهش وسوسه به افراد کمک می کند تا بتوانند از لغزش های مکرر پیشگیری کنند و در بلند مدت در درمان اعتیاد موفق باشند.
در رفتاردرمانی درمانگر تلاش می کند تا الگوی مناسبی از رفتارهای سالم را به فرد نشان دهد و تقویت رفتارهای صحیح احتمال بروز آن ها را افزایش داده و تکرار رفتارهای مخرب کاهش یابد. در این راستاست كه معتقدیم داشتن اوقات فراغت صحیح و بانشاط و فراهم آوردن امكانات لازم برای گذراندن اوقات فراغت سالم از طریق ورزش، احتمال استعمال موادمخدر را كاهش میدهد و روند ترک اعتیاد با موفقیت پیش می رود.
درمانگران به مراجعان خود تكالیف مخصوصی را میدهند كه در بیرون از جلسه درمانی آن فعالیتها را انجام دهند، همچنین مراجعان خود را تشویق میكنند كه رفتار مناسب را تمرین و تكرار كنند و پیشرفت خود را به سوی ترك و درمان اعتیاد ثبت كنند. در این مسیر علائق فرد مورد بررسی قرار می گیرد تا به عنوان پاداش در ازای رفتار مناسب ارائه شود. در طی درمان نمونههایی از ادرار فرد معتاد به طور مرتب مورد آزمایش قرار میگیرد تا اینكه بر استفاده از موادمخدر نظارت كاملی صورت گیرد.
بیزاری درمانی یكی از روشهایی است كه رفتارگرایان در درمان رفتارهای دردسرآور از جمله در درمان اعتیاد به موادمخدر از آن سود جستهاند. در این روش از فرد معتاد خواسته میشود تا رفتار دردسرآفرین را با یك محرك آزارنده به طور خیالی یا واقعی همراه كند. مثلا فرد می تواند هنگام مصرف به چیزی که او را آزار می دهد فکر کند یا اینکه همراه با مصرف داروهای تهوع آوری استفاده می شود که این امر منجر به شرطی شدن فرد و بیزار شدن او نسبت به مصرف مواد می شود و عمل درمان اعتیاد با موفقیت پیش رود.
ترک اعتیاد به روند درمان روانی یا پزشکی اعتیاد به مواد مخدر، برخی داروها و الکل اطلاق می شود.
بنا بر تعریف اداره خدمات مواد مخدر و بهداشت روانی آمریکا در سال ۲۰۱۰ میلادی، که بر اساس تجربیات کسانی که خود را از چنگال اعتیاد رها کردهاند بنا شدهاست، تعریف ترک اعتیاد (بهبودی از اعتیاد) به شرح زیر است: بهبودی و ترک اعتیاد ، یک فرایند تغییر است که از طریق آن افراد برای به دست آوردن سلامت و رفاه و آسایش خود و به دست گرفتن اختیار زندگی تلاش کرده و سعی میکنند تا همه امکانات و قابلیتهای بالقوه خود را مجدداً به دست آورند.
این چنین فعالیت ها در جهان برای ترک اعتیاد ، بهبود وضعیت جامعه و کاهش بزهکاری انجام می پذیرد.
از آنجایی که اعتیاد به مواد مخدر وابستگی جسمانی و روانی برای افراد به وجود میآورد، ترک اعتیاد به مواد مخدر با مشکلات زیادی همراه است و استفاده از روشهای غلط و غیر اصولی میتواند منجر به بازگشت مجدد فرد به سوی اعتیاد و مصرف بیشتر مواد مخدر شود. توجه داشته باشید که بهره بردن از یک مرکز تخصصی که با به کارگیری روشهایی از جمله دارودرمانی، مشاوره و رفتاردرمانی به ترک اعتیاد به مواد مخدر افراد کمک میکند میتواند به میزان بسیار زیادی شانس موفقیت شما را در ترک اعتیاد به مواد مخدر بالا ببرد.
فرد مصرفکننده در زمان ترک اعتیاد به مواد مخدر با سه چالش بزرگ روبرو میشود که شامل موارد زیر میباشد :
چالش اول در ترک اعتیاد به مواد مخدر عوارض جسمانی و علائم ناخوشایند مربوط به ترک است که به خماری مشهور است. خماری میتواند به صورت حالاتی نظیر درد در بدن، تعریق شدید، ضربان قلب بالا، نگرانی و بیقراری در فرد ظهور کند.
چالش دوم در ترک اعتیاد به مواد مخدر مربوط به مقوله وسوسه و احساس ولع برای مصرف است. وسوسه یا ولع یک حالت ذهنی است که در آن، فرد تمایل شدیدی نسبت به مصرف مواد مخدر پیدا میکند. به طوری که فرد در برابر این تمایل احساس ضعف و ناتوانی میکند. یادگیری نحوه مقابله با وسوسه در موفقیت فرد در مسیر ترک اعتیاد مواد مخدر اهمیت بسزایی دارد. به همین دلیل لازم است که در کنار دریافت برنامههای مربوط به ترک اعتیاد و کنار گذاشتن مواد مخدر، بیمار تحت رواندرمانی نیز قرار بگیرد و اطلاعات و آموزشهایی را برای مقابله با ولع و اشتیاق نسبت به مصرف مواد مخدر دریافت کند.
چالش سوم بعد از پاکی جسمانی و سمزدایی اتفاق میافتد چرا که اکثر لغزشها در این دوره رخ میدهد. فرد در این زمان باید بتواند مراقبتهای لازم را به عمل بیاورد تا در مرحله ترک مواد مخدر و پرهیز باقی بماند و دچار لغزش نشود. برای این کار لازم است که بتواند عوامل درونی و بیرونی را که در تحریک او به مصرف مواد مخدر نقش دارند شناسایی کند و به کمک رواندرمانگر برای مواجهه درست با آنها برنامهریزی کند.
رهایی از بند اعتیاد گامی بزرگ برای تجربه ی زندگی پاک برای افراد گرفتار به معضل اعتیاد است. افراد بیماری که شانس زندگی دوباره را تنها و تنها با رهایی از اعتیاد و ترک اعتیاد به دست خواهند آورد.
برای داشتن یک زندگی سالم بیماران مبتلا به اعتیاد باید از شر اعتیاد خلاص شوند و رهایی از بند اعتیاد تنها راه باقی مانده برای تجربه زندگی سالم است. فرد بیمار باید هدف خود را ( رهایی از بند اعتیاد ) جدی بگیرد و با باور کردن خود با کمک راه های علمی در مسیر درست ترک اعتیاد گام بردارد. شروع یک زندگی سالم بر مبنای دو اصل خودباوری و روش های اصولی برای درمان اعتیاد، متکی است.
همچنین شناخت در مورد خود مسئله اعتیاد، به درمان اعتیاد و رهایی از بند اعتیاد، کمک زیادی می کند. بیمار با شناخت درستی از مسئله اعتیاد و با ایمان و باورهای قلبی و با تلاش خود قادر خواهدبود که از اعتیاد رهایی یابد. همچنین لازم به ذکر است که شانس رهایی از بند اعتیاد به تنهایی و توسط خود بیمار بسیار پایین است و ممکن است قادر به ترک نشود لذا بیمار باید توسط افراد دیگری کمک شود تا بتواند به زندگی عادی برگردد.به هر حال تصمیم و میل درونی فرد معتاد که باعث تصمیم وی به ترک و رهایی از بند اعتیاد شده مهمترین راه موثر برای رهایی از اعتیاد است.
در اکثر جوامع، جوانان سالم ۱۵ تا ۲۰ سالهای که برای کسب تجربه و یا در اثر معاشرت با دوستان نامناسب و یا معتادان به استفاده از مواد مخدر پرداختهاند، بیشترین طیف افراد معتاد را از نظر مبنا تشکیل می دهند. این گروه به علت نداشتن پشتوانه خانوادگی و تربیت صحیح و از روی حس کنجکاوی و همچنین در اثر معاشرت با کسانی که آنها را به استفاده از داروی مخدر تشویق میکنند، برای اولین بار مواد مخدر را تجربه نموده و دچار اعتیاد به مواد مخدر میشوند.
متاسفانه بسیاری از جوانان به علت احساس درماندگی، ناکامی، عدم کفایت و همینطور برای رهایی از تنهایی و فشار روانی معتاد میشوند که رهایی از این نوع اعتیاد به سادگی میسر نیست. همچنین، تعداد زیادی از فرزندان طلاق به عنوان کسانی که از تربیت صحیحی برخوردار نیستند به شکل قابل توجهی مستعد گرفتارشدن در دام اعتیاد به مواد مخدر هستند.
اختلال شخصیتی بیش از همه چیز فرد را در برابر اعتیاد آسیبپذیر میسازد. علاوه بر این، اعتیاد خود نیز اختلالهای موجود را تشدید میکند و این دایره معیوب ادامه مییابد. شخص بیمار برای بدست آوردن ماده مخدر دست به اعمال خلاف قانون و اخلاق میزند و با آزاد شدن از قید و بندهای اخلاقی مرتکب جنایت نیز میشود. به طور کلی شخصیت های روان نژند (دچار سراسیمگی) و نیز روان پریش را میتوان در برابر اعتیاد بسیار آسیبپذیر دانست.
شخصیت های روان نژند، یعنی کسانی که دارای بیماریهای روانی خفیف هستند. این افراد با علائم ضعف روانی، اضطراب، وسواس، ترس و بی اراده بودن در تصمیم گیری شناخته میشوند.
شخصیت های روان پریش، یعنی کسانی که به علت عدم رشد خُلقی، در سازش اجتماعی دچار اشکال هستند و دارای خلق و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار میباشند.
مبتلایان به این بیماریها بسیار آسان به مواد مخدر گرایش یافته و در زمره معتادان درمیآیند. بدیهی است بسیاری از همین شخصیت ها نیز غیر معتاد باقی میمانند.
بی شک خانواده تاثیر عمیقی در رشد کودک دارد و شخصیت او را پیریزی میکند. اگر محیط خانواده سالم باشد کودک مهر و محبت یاد میگیرد و دارای اعتماد به نفس و احساس مسئولیت میشود.
بررسی های متعدد نشان از آن دارد که اگر کودک مورد توجه خانواده واقع نشود و از خانواده طرد شود و یا باالعکس، اگر بیش از حد مورد توجه و حمایت واقع شود، آماده ی کجروی، ناسازگاری و تجاوز به حقوق دیگران خواهد شد. کودکانی که در محیط خانه پذیرفته نشدهاند و با محرومیت عاطفی و فقدان مهر مادری روبرو بودهاند، محبت و عواطف دیگران را احساس نمیکنند و با ترک خانه و مدرسه و ناسازگاری با جامعه، رفتار خصمانه بروز میدهند. این افراد فاقد قدرت سازش میشوند و سرنوشت خوبی در انتظار آنان نیست.
به همین منظور پس از بررسی های فوق به مفهوم اعتیاد ممنوع می رسیم که اثرات مخربی هم بر روی شخص و هم برای جامعه در پی دارد و با رفتار و تربیت صحیح و همینطوری آگاهی می توان از آن جلوگیری کرد.
2 Comments
بسیار عالی و آموزنده
خوشحالیم که مورد پسند بوده علی جان